روزی میان ما...

ساخت وبلاگ
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی ست...

زندگی یک نمایش بدون وقفه است. نمایش برای همیشه ادامه پیدا می کند چه ما باشیم وچه نباشیم. پس نقشت را خوب بازی کن

روزی میان ما......
ما را در سایت روزی میان ما... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8zamanm9 بازدید : 35 تاريخ : دوشنبه 20 خرداد 1398 ساعت: 1:36

حوصله خودم را هم نداشتم. لیوان چای داغ را میان دو دستم گرفته ام و منتظرم تا خنک شود. میز گرد آشپزخانه زیر دستم سایه ای از تصویرم را منعکس می کند. حوصله اش را ندارم. در زندگی کمتر پیش می آید که آنقدر بی حوصله باشی که حتی دلت نخواهد خودت را ببینی. منتظر باشی اما انتظار برایت بی مفهوم شده باشد. چند وقتی است اینطور شده ام. همه اش از واقعیت فرار می کنم. می روم پشت دنیای مجازی پنهان می شوم وکلی کار پنهانی انجام می دهم. نمی دانم از کی در این دور باطل افتاده ام. دیگر هیچ چیز عمیقی در زندگی ام وجود ندارد. نه عشقی ونه نفرتی. شاید چند وقت پیش مرده ام و فکر می کنم در حال ادامه دادن هستم. ولی چرا اینقدر رویای تلخ و احمقانه ای را ادامه می دهم؟ حالم از خودم بهم می خورد. خوابم می آید. اما می ترسم به تخت بروم. می ترسم هیولاهای دنیای کودکی دوباره بازگردند و مرا با دندانهای تیزشان تکه تکه کنند. چایم هنوز سرد نشده سیگار دومم را روشن می کنم. در شیشه میز گرد تصویر من که سرش را پایین انداخته با صورتی نتراشیده و نخراشیده و ابروهایی در هم گره رفته دیده می شود.سیگار را اینبار نه داخل جا سیگاری، روی تصویر خودم می تکانم. راستش هر روز فریاد می زنم من عاشق خودم هستم. اما در ته دلم هنوز هم از خودم متنفرم. از صدایم. از نوشته هایم و حتی از این احساس مهری که نسبت به دیگران دارم. دلم می خواهد در یک تنفر ابدی زندگی ک روزی میان ما......ادامه مطلب
ما را در سایت روزی میان ما... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8zamanm9 بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:37

ماندگی بوی تنباکو لای دندانهایم را میمکم

تلخ و مشمئز کننده

پتو را تا گردنم بالا می کشم

گُر می گیرد تنم

چشمهایم را می بندم

این چشمها هرگز به خواب دوباره عادت نخواهند کرد

نه آغوشی، نه آیینه ای

نه چشمی که در آن بخوابم وبیدار شوم

هیچ گهواره ای تکان نمی خورد

آغوش هایی که باز هستند برای کودک من سخت تنگ و خفه کننده اند

زمان ـــــ 11/09/96

 

 

روزی میان ما......
ما را در سایت روزی میان ما... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8zamanm9 بازدید : 23 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:37

دوستان عزیزی که لطف می کنند و من رو مفتخر می کنند و به وبلاگم سر می زنند. لطفا نشانی وبلاگ خودشان را صحیح بنویسند تا من هم بتونم به وبلاگشون سر بزنم.

با تشکر

+ نوشته شده در دوشنبه سی ام تیر ۱۳۹۳ساعت 16:20 توسط زمان |
روزی میان ما......
ما را در سایت روزی میان ما... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8zamanm9 بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 11:04

شروع تازه‌ای دارم برای پرواز بر فراز ابرها هزار خواب کبوتر دیده‌ام ... آهنگی نو نواخته‌ام به سوی سودای عاشقانگی هزار بار پر گشوده‌ام ... من درخشیدن را در پس زخم‌های کهنه و دردآلود وطن به جام‌ها کشیده‌ام و میان تالاب و باتلاق‌های بی‌حصار صد حصار و روزن دوخته‌ام ... من چشم دوخته‌ام به ارمغان هستی‌ام روزی میان ما......ادامه مطلب
ما را در سایت روزی میان ما... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8zamanm9 بازدید : 22 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 11:04

و در آینه خاطر تو

تا ابد

چشم براه می مانم

...

گر چه من و تو

جدا جدا

هر یک به راهی رفتیم، ولی

چشم من به راه تو

چشم تو به راه من

...

خوش خبر باشی زندگی

همین کافی ست

برای من

زمان؛ 29 مرداد 93

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۳۹۳ساعت 8:43 توسط زمان |
روزی میان ما......
ما را در سایت روزی میان ما... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8zamanm9 بازدید : 32 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 11:04

دمت گرم دنیای وبلاگی دمت گرم که هربار دلم می گیره بازم می ام سراغ تو. جایی که می تونم بنویسم بدون اینکه نگران خونده شدنش باشم. دمت گرم دنیای وبلاگی... دمت گرم که این همه خلوتی و هر از گاهی هم نمیشه که کسی بیاد سری بزنه و پیغومی بذاره. آره اینطوری بهتره. اصلن از خونده شدن و دیده شدن و شنیده شدن و خلا روزی میان ما......ادامه مطلب
ما را در سایت روزی میان ما... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8zamanm9 بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 11:04

 ترس از دست دادن

ترس بی تو بودن

بی تو مردن

و بدتر از همه

ترس تو را ترساندن

سخت غمگینم کرده است

می دانم که هستی و ماندگاری

لااقل فعلا اینگونه ای

اما..

من...

ترس دستانی را دارم که دست‌های کوچک و زیبایت را بیش از دست های من گرم کنند

و مردی را که بیش از من تو را بخنداند

و اندوهی که دلم را سیاه کند

و دلت را گریزان از من

زمان؛ 11/06/93

+ نوشته شده در پنجشنبه سیزدهم شهریور ۱۳۹۳ساعت 19:33 توسط زمان |
روزی میان ما......
ما را در سایت روزی میان ما... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8zamanm9 بازدید : 31 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 11:04

تو نیامدی

و تمام دنیا رفت

...

تو نیامدی

و من به انتظارت

هر روز

به قرار نگذاشته مان سر می زنم

و به حساب روزی که یکدیگر را ببینیم

همه ندیدن همایمان را خاطره نوشتم

+ نوشته شده در دوشنبه هفدهم آذر ۱۳۹۳ساعت 13:49 توسط زمان |
روزی میان ما......
ما را در سایت روزی میان ما... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8zamanm9 بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 11:04

    گویی گره ای کور خورده است تاریخ جهان به سردی پس ازطوفان و سکوت زمان در ماورای باور هستی در خواب خوش خاموشی بارها به من عشق می‌ورزد او که عشقش به صد ناز بیارزد؛ جان مرا می‌بوسد نام مرا می‌پرسد و من تکرار مکرراتم را باز می‌گویم؛ زمان. شاید او نمی داند نام‌ها تنها واژگانی قراردادی‌اند و خواب‌ها خا روزی میان ما......ادامه مطلب
ما را در سایت روزی میان ما... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8zamanm9 بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 11:04